آیا مبارزه زنان برای اثبات برابری حقوق خود و رفع ستمی که در دنیایی مردانه بر آنان رفته، مانند مبارزه بردگانی است که برای نجاب از دست اربابان ستمگر و بهره کش خود تلاش میکنند؟ آیا زنان بردگان دنیای مردانند؟ آیا تبعیض بر زنان همانند تبعیض نژادی، تبعیض قومی، تبعیض دینی و دیگر انواع تبعیض است؟ و آیا این مبارزه در نهایت به رفع هرگونه تبعیض میانجامد، همانگونه که بردگان آزاد شده، میجستهاند؟ آیا این مبارزهای است که در یک سوی آن مردان و در دیگر سو زنان قرار دارند؟ و این مبارزه تا به کی ادامه خواهد داشت و به چه سرانجامی خواهد رسید؟
اینها سؤالاتی نیستند که در صدد پاسخگویی مستقیم به آنها باشم زیرا بسياري از محققان، فرضیات و نظریات مختلفی در بارهشان ارائه کردهاند. تنها چیزی که به آن اطمینان دارم این است که زنان برای این مبارزه بیش از آنکه نگران محکم کردن سنگرهایشان باشند، باید به استحکامات داخلی قلعه خود بپردازند. زنان بسیار بیش از آنکه حقوق خود را از دست دادهباشند، هویتشان مورد تاخت و تاز قرار گرفته است و چه ضربهای مهلکتر از این؟!
در هر جای تاریخ که سخنی از مبارزه بوده است، روشهای جنگ روانی و مکرهای طرفین مبارزه، نقشی مهم و تعیین کننده بازی کرده است. در میدان مبارزه زنان هم که به گستردگی عرض و طول تاریخ است، مشهودترین ضربه، مکارانهترین ضربه بوده است یعنی ضربه وارده بر بنیادهای شخصیتی، هویتی و اعتباری زنان. پایگاه اجتماعی زنان، دژی است که از درون آسیب دیده و پیش از هر تلاش دیگری، باید به بازسازی این پایگاه پرداخت.
من معتقدم چیزی که امروز به عنوان هویت زن به نمایش گذاشته می شود، هویتی تحریف شده، زخمی شده و در اکثر موارد به دور از حقیقت است و می خواهم تلاش کنم تا حجابهای دروغینی که بر چهره زن کشیده شده است را کنار بزنم. مي خواهم در راه بازيابي و بازسازی این هويت و تبیین عادلانه روابط زن و مرد که به تحقق حقوق زنان و حقوق متقابل زنان و مردان میانجامد بپردازم. هویت جویی، هویت خواهی و بازپیدایی هویت زنان که به انواع و اقسام روشها از آنها سلب شده و در بین اکثریت زنان به سادگی بردگان مورد پذیرش قرار گرفته دل مشغولی من است. به گمان من شناخت و استقرار در هويت واقعی، بهترينها را براي هر دوجنس به ارمغان ميآورد و جهان ما آباد نمیشود، مگر اینکه این مبارزه به تحولی در آگاهی هر دو طرف بینجامد.
سردبیر سایت